​تغییر هویت و حاکمیت اراضی تاریخی آذربایجان

+0 به یه ن

​تغییر هویت و حاکمیت اراضی تاریخی آذربایجان


(قدرت ابوالحسنی ساغالان)



در ابتدا قید شود که تاریخ طبری و ترجمه فارسی آن (تاریخ بلعمی) از قدیمی ترین کتابهای تاریخی است و نگارش ترجمه فارسی آن به بیش از هزار سال پیش باز میگردد. در آن کتاب و صفحه ۳۳۵، جغرافیای تاریخی سرزمین آذربایجان از همدان تا دربند خزران (شهر دربند) که در جنوب جمهوری خودمختار داغستان روسیه واقع میباشد، چنین ذکر گردیده است: "و اول حد از همدان درگیرند، تا به ابهر و زنگان بیرون شوند و آخرش به دربند خزران و در این میان هر شهری که هست همه را آذربایگان خوانند"

سند فوق به روشنی، اطلاق نام آذربایجان به شهرهای آن سوی رود ارس از جمله جمهوری آذربایجان فعلی را نیز بیان مینماید. زیرا آنها هم بین همدان و دربند قرار گرفته اند. اما ما در این نوشته، به اتفاقات مهمی که به ضرر ترکان در اراضی تاریخی آذربایجان جنوب ‌ارس در یکصد سال اخیر بعد از به قدرت رسیدن رضاخان و حاکم شدن فارسها افتاده، اشاراتی خواهیم داشت‌. ترکانی که صاحبان اصلی آذربایجان میباشند.

ترجمه فارسی سفرنامه جکسن اثر آبراهام جکسن، ایرانشناس آمریکایی، در دسترس است که در سال ۱۹۰۶ میلادی نگاشته شده، مربوطه به حدود ۱۲۰ سال پیش و قبل از رضاخان میباشد. در این سفرنامه، غالب اسامی ولایات، شهرها و روستاهای آدربایجان با نامهای بومی و اصیل ضبط گردیده اند. اسامی که بعد از رضاخان به این طرف تغییر نام داده شده فارسیزه گشته اند.

نقشه ای از ایران من جمله ولایات آذربایجان نیز، در سفرنامه جکسن چاپ شده است که اسامی جغرافیایی آن زمان را منعکس نموده است. همچنین، مسیر مسافرت جکسن در ایران با منحنی قرمز مشخص گشته است. مطابق با نوشته بلعمی در بالا و موقعیت جغرافیایی شهر همدان، میتوان نتیجه گرفت، قاراقان (خرقان)، گروس، اردلان، خمسه و قره داغ ولایتهایی از آذربایجان تاریخی میباشند. طبیعتا شهر و روستاهای ثبت شده در جدودهای قید شده نیز از آذربایجانند.

اما،‌ در اثر سیاستهای آذربایجان و ترک ستیزانه حکومتهای بعد از رضاخان تهران، بخشهای مهمی از آذربایجان تاریخی، تغییر هویت و حاکمیت داده اند:

۱. آنگونه که در نقشه جکسن مشاهده میگردد، در ایران، سرزمینی با نام بومی کردستان وجود نداشته است‌. سال تاسیس استان کردستان ایران ۱۳۳۷ شمسی میباشد که بر پایه بر دو ولایت اردلان و گروس آذربایجان تاسیس گردیده است.

۲. کردها به نوار مرزی با کشور ترکیه کوچانده شده اند و ارتباط ترکان آذربایجان را با ترکیه قطع شده است‌. کردها ابتدئا، عمدا بصورت عشایر در آذربایجان زندگی کرده اند. سپس، روستاهای ترک نشین آنجا را تصاحب کرده اند. الان هم شهرهای کردنشین در آذربایجان غربی بوجود آمده اند.

جمعیت کردها با حمایتهای حاکمیت در شهر اورمیه مرکز آذربایجان غربی نیز قابل توجه گشته است. حتی گاها کردها، اورمیه را کردستان هم مینامند! اما، در صفحه ۱۰۹ سفرنامه جکسن پاراگرافی هست که به خوبی عدم تعلق اورمیه و روستاهای آذربایجان به کردها را نشان میدهد: "در پیرامون اورمیه بارویی به شعاع پنج کیلومتر کشیده اند که دارای هفت دروازه و خندقهایی است که در جاهایی که بیشتر ممکن است در معرض هجوم قرار گیرد کنده اند. در واقعه فراموش نشدنی سال ۱۸۸۵ (۱۲۹۷ ه. ق) که کردها اورمیه تاختند ارزش این سد دفاعی مضاعف به خوبی معلوم گشت. این نوادگان کردوچی های قدیم (کردها) روستاهای پیرامون اورمیه را به باد غارت گرفتند و سوختند و ویران کردند، و تنها پس از کشته شدن مردمی بیشمار و تباه گشتن مالی بسیار بود که توانستند آنان را به جای خود نشانند."

۳. قبل از رضاخان، نوار کناره دریای خزر از آستارا تا انزلی جزو آذربایجان بوده است. ولی این نوار غالبا ترکنشین در زمان پهلوی دوم ضمن قطع کامل ارتباط آذربایجان با دریای خزر، به استان گیلان تاسیس شده در سال ۱۳۴۴ شمسی داده شده، به کنترل گیلکها درآمده است.

۴. طبق این منبع معتبر تاریخی میتوان گفت، محدوده تاریخی آذربایجان داخل ایران (جنوب ارس)، از شرق با دریای خزر و سمنان، از غرب با ترکیه و عراق تا حوالی قصر شیرین و از جنوب با لرستان همسایه بوده است. یعنی شامل استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، همدان، قم، قزوین، تهران، گیلان، البرز، مرکزی، کردستان و کرمانشاه فعلی ایران میباشد.

میشود گفت، به غیر از چهار استان اول مذکور که زبان گفتاری مردمان شهر و روستاها هنوز ترکی است، حکومت با سیاستهای فارسگرانه، زبان گفتاری شهرهای ترک نشین دیگر استانها را فارسی نموده است و ترکی فقط در روستاها متداول است.



منابع:

- ترجمه تاریخ طبری، ابوعلی محمد بلعمی، به اهتمام محمدجواد مشکور، تهران، سال ۱۳۳۷ شمسی

- سفرنامه جکسن (ایران در گدشته و حال)، آبراهام والنتاین ویلیامز جکسن، ترجمه منوچهر امیرى و فریدون بدره‌اى، انتشارات خوارزمی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۵۷ شمسی

تغییر نام و فارسیزاسیون توپونیمهای شهرستان مرند

+0 به یه ن

​​

مقاله تغییر نام و فارسیزاسیون توپونیمهای شهرستان مرند نوشته قدرت ابوالحسنی ساغالان منتشر شد:


https://uploadkon.ir/uploads/225109_24تغییر-نام-و-فارسیزاسیون-توپونیمهای-شهرستان-مرند.pdf

تغییر نام و فارسیزاسیون ۳۰ مورد از اسامی روستاهای شهرستان مرند

+0 به یه ن

تغییر نام و فارسیزاسیون ۳۰ مورد از اسامی روستاهای شهرستان مرند


(قدرت ابوالحسنی سهلان)

قبل از رفتن به سراغ اسامی اصیل و فارسیزه روستاهای شهرستان مرند آذربایجان، بجاست، در اینجا به چرایی باقی ماندن کلمه ترکی کند در نامهای روستاهای ایران از دست تحریف گران اسامی و مفرسان حکومتی توضیحات مختصری ارائه گردد. در جایی راجع به این مطلب خوانده بودم، دلیل باقی ماندن کلمه کند در اسامی روستاهای ایران از جمله آذربایجان این بوده است که مفرسان این لغت را فارسی و از بن کندن پنداشته اند. از اینرو هم، نیازی به تغییر آن به مترادفش کلمه ده فارسی ندیده اند. در صورتیکه، لغت کند حدود هزار سال پیش در دیوان لغات الترک محمود کاشغری به معنی شهر و روستا و بعنوان یک کلمه اصیل ترکی ذکر گردیده است و در دنیای وسیع ترک هم کاربرد گسترده ای دارد. بعلاوه، با کندن مکانی در آنجا شهر و روستا ایجاد نمیکنند، بلکه محل زیستها معمولا توسط فرد یا گروهی بدلایل مختلف بنا میگردند.

به هر حال، موضوع تغییر نام و فارسیزاسیون اسامی خاص ترکی در ایران، در اسامی روستاهای شهرستان مرند نیز زیاد مشاهد میگردند که در این نوشته به سی مورد از اسامی بومی و اصیل بهمراه نام رسمی و جعلیشان در زیر اشاره میگردد:

۱) اویرگان: ابرغان
۲) اؤردکلی: اردکلو
۳) ائرسی: ارسی
۴) اره لن: ارلان
۵) اوست داغی: اسدداغی
۶) الینجه: النجق
۷) انه مه: انامق
۸) یام: پیام
۹) جاواش: جواش
۱۰) چرک دمیر: چراگاه امیر
۱۱) چیر چیر: چرچر
۱۲) دره: درق
۱۳) ددیوان: دیده بان
۱۴) زونوزاق: زنوزق
۱۵) آیران دیبی: عریان تپه
۱۶) ایش اوبا /ائشه وت: عیش آباد
۱۷) قره جه فیض الله: قراجه فیض اله
۱۸) قره جه محمد: قراجه محمد
۱۹) گله وان: گله بان
۲۰) کوشک سارای: کشکسرای
۲۱) کوللو: کندلج
۲۲) کوکه مر: کوه کمر
۲۳) گون‌اوو: کوهناب
۲۴) مییاو /مییوو: میاب
۲۵) میزار: میزاب
۲۶) چای هرزن: هرزند جدید
۲۷) داش هرزن: هرزند عتیق
۲۸) یوخاری یئکن: یکان علیا
۲۹) آشاغی یئکن: یکان سفلی
۳۰) اسکی کند: اصلی کندی

تغییر نام و فارسیزاسیون ۳۰ مورد از اسامی روستاهای بین تبریز و صوفیان

+0 به یه ن

تغییر نام و فارسیزاسیون ۳۰ مورد از اسامی روستاهای بین تبریز و صوفیان

 (قدرت ابوالحسنی سهلان)

 اسم یک مکان (توپونیم) نشان میدهد، هویت بخشان به آن محل و ساکنین اولیه آنجا از کدام قوم بوده است. از اینرو، جهت تحریف نشدن گذشته تاریخی و حفظ هویت ساکنان اولیه مکانها، بایستی از اسامی خاص و بومی آنها بدقت محافظت گردد. ولی در ایران، بعد از به قدرت رسیدن رضاخان پهلوی و حاکم شدن فارسها در حدود یکصد سال پیش، سیاستهای شوونیستی فارسیزه کردن توپونیمهای غیرفارسی رواج داشته است. درحال حاضر هم میتوان گفت، اغلب اسامی رسمی شهرها و روستاهای مناطق ترک نشین ایران از جمله آذربایجان، جهت دوختن هویت فارسی به آنها فارسیزه گشته اند و سعی شده است، اسامی جدید جعلی و فارسیزه را کم کم بین مردمان رواج داده، اسامی اصیل و بومی کهن ترکی آنجاها را به نسیان بسپارند.

موضوع تغییر نام و جعل گفته شده بالا، در اسامی روستاهای بین تبریز و صوفیان کاملا مشهود میباشد که به سی مورد از اسامی بومی و اصیل بهمراه نام رسمی و جعلیشان در زیر اشاره میگردد:

۱) ساغالان: سهلان

 ۲) نادارلی: نظرلو

۳) هورلان: هارونیه

۴) ایسمی کمر: سفید کمر

۵) نمتوللا: نعمت آلله

۶) زینوو: زیناب

۷) سهسن دیزه /سرکن دیزه: سرکند دیزج

۸) آلیشا: علیشاه

۹) ساروانقولو: ساربانقلی

۱۰) کول آوا: گل آباد

۱۱) کوندور: کندرود

۱۲) قوم تپه: قم تپه

۱۳) خوجا میرجان: خواجه مرجان

۱۴) اوست چیلله خانا: چله خانه علیا

۱۵) آشاغی چیلله خانا: چله خانه سفلی

۱۶) پردیل: پردل

۱۷) زئیناوا: زین آباد

۱۸) داش ایسپیران: سفیدان عتیق

۱۹) یئنگی ایسپیران: سفیدان جدید

۲۰) گول آخیر: گل آخر

 ۲۱) کؤهول: کهل

 ۲۲) مینه ور: منور

۲۳) آشاغی گومانا: گمانج سفلی

۲۴) یوخاری گومانا: گمانج علیا

۲۵) آشاغی مایان/ آوالان: مایان سفلی

۲۶) یوخاری مایان: مایان علیا

۲۷) آشاغی آلوار: الوار سفلی

۲۸) یوخاری آلوار/ اسکی آلوار: الوار علیا

۲۹) خوجا دیزه: خواجه دیزج

۳۰) قیزیل دیزه: قزل دیزج

قانلی آغیل

+0 به یه ن

قانلی آغیل


(قدرت ابوالحسنی سهلان)

آشاغی آلوارکندینین یئرلرینده، بؤلگه اهلی اورانی قانلی آغیل، هردنده قان آغیلی سسله ین بیر آغیل وار. آغیل، قدیم گونئی یولونون نئچه یوز مترلییینده، ساغالان ایله یوخاری مایان کندلری یئرلری یاخینلیغیندادیر. هابئله، چئوره کندلردن اوزاقلیقدا اولوب، اسکی گیلیخان شهری منطقه سینین ایچریسینده ده یئر آلیر.

فرامرز بی ابیضی (۱۳۴۵ دوغوملو)، آشاغی آلوارلی بیر کیشی، قونوشولان آغیلین قاباقجالار حاجی روستم آغیلی آدی اولدوغونو دئییر‌‌. یئتمیش ایلدن چوخ اولاردا، ایکی روتبه لینین اؤلمه سیله اورانین قانلی آغیلا شؤهرت تاپماسینی سؤیله ییر. فرامرز بییین دئدییینه گؤره، پالچیقدان سالینمیش ایلکین قانلی آغیل زامان اوزره آرادان گئدیب، ایندی داها یوخدور. آنجاق، یئرینده نئچه ایلدیر سیمیت بؤلوکلریله دوزلمیش یئنی بیر آغیل وار. ائشیتدیکلرینی سؤیله ین آلوارلی خوش صؤحبت کیشینین قانلی آغیل اولایلاری، باشقا بؤلگه کندلیلریندنده ائشیدیلیر. بو ائشیتدیکلرله خاطیره لردن، آغیلین کندلردن اوزاق و او زامانلار گل- گئدلی اولان گونئی یولونا یاخین اولماسینا خاطیر، ایسمعلی (اسماعیل) آدلی بیر کیشینین باشچیلیق ائتدیی اوغرولارین فایدالاندیغینی سونوج آلماق اولور.

ایسمعلی گوروپو، ۷-۶ نفر توفنگچی اییمیشلر. اونلار، بؤلگه اهلی و باشقالاردان اوغرولوق ائدیردیلر. چوبانلارلا کندلیلردن ائحتیاجلارینی اله گتیریرمیشلر. ایسمعلی اؤزو، صوفیانین قوم تپه کندیدن ایدی. موختار ایله بالاعلی سردری یاخیلیغینداکی شیخ حسندن ایدیلر. هابئله ساغالانلی حسن اونون گوروپوندا ایدی. بوستان آوانین قازانچای و توفارقانین داش کسن کندیندنده گوروپدا وار ایمیشلار. بعضیلری، ایسمعلی توفنگچیلرینی دوغرو نظره گلمه ین ۱۵-۱۰ نفره ده چاتدیریرلار. یوخسوللوق ایسه، ایسمعلی گوروپونون اوغرولوغا اوز گتیرمکلرینین اصلی سببی سؤیله نیر.

آردینی اوخو

فراموش شدنی نیست این فرزند خلف آذربایجان!

+0 به یه ن

​​

فراموش شدنی نیست این فرزند خلف آذربایجان!

(قدرت ابوالحسنی سهلان)

 

حدود ۷ سال پیش بود. مرحومه سوسن خانم نواده رضی پس از مطالعه مطالب من در وبلاگ سینیخ کؤرپو که اغلب راجع به فولکلور و رسومات روستای ساغالان (سهلان) بودند، با فرستادن پیامی مطالب را قابل چاپ در یک ویژه نامه ماهنامه ائل بیلیمی یافته بود. بعد از آن مرا جهت آشنایی از نزدیک به دفتر ماهنامه ائل بیلیمی که از دست اندرکاران اصلی آن مجله بود و آنزمان در ناصیر آغیزی تبریز واقع بود، دعوت نمود.

ساعت چهار مورخه ۱۳۹۵/۳/۸، به دفتر ائل بیلیمی رفتم و مورد استقبال گرم خانم رضی و همکارانش قرار گرفتم. در دیداری که نزدیک ۲ ساعت طول کشید از روستایمان و خودم معلومات ارائه نمودم. خانم رضی فولکلورچی اول تشکر کرد و سپس کمبودها و نواقص مطالب را یادآور شد که جهت آشنایی بیشتر با ساغالانیان ضروری مینمود، مثلا لازم بودن عکس های بیشتر از اماکن روستا و مردمان آن، نام و شرح غذاهای آنجا، اسامی گیاهان و حیوانات روستا. من هم، در حد توان نواقصات یاد شده را برطرف و پس از مدتی با تایید خانم رضی مطالب وبلاگ را مناسب چاپ ویژه نامه ساغالان نمودم.

ویژه نامه ساغالان ائل بیلیمی با یاریهای بیدریغ خانم رضی در تیرماه ۱۳۹۵ چاپ گشت و در تاریخ ۱۳۹۵/۵/۲۷، ده جلد ویژه نامه مزبور از طرف او بدستم رسید. و من در چاپ ویژه نامه بیش از هر کس قدردان خانم رضی شدم.

همچنین، خانم رضی داستان کوتاههای ترکی مرا در قسمت سانجاق روزنامه مهدتمدن منتشر میکرد و مرا تشویق و ترغیب به چاپ داستانها به شکل کتاب مینمود. حتی با چند ناشر در مورد چاپ کتاب صحبت کرده بود. سرانجام خواسته خانم رضی عملی شد و سال ۱۳۹۶ کتاب ترکی سهلان (مجموعه داستان کوتاه و شعر) در ۲۹۴ صفحه توسط یاس بخشایش قم منتشر گردید. کتاب مزبور در چاپ دوم به شکل اینترنتی نام ساغالان گرفت که در واقع نام اصلی روستای سهلان میباشد.

ساغالان، فقط یکی از ده ها روستای ترک نشین ایران است که آثاری در موردشان با کمکهای بیدریغ خانم رضی چاپ گردیده است. مطرح کردن نگارنده در مطبوعات هم بیش از همه مدیون خانم رضی بوده است. من به نوبه خود و از طرف ساغالانیان بر روح سرافراز این فرزند خلف آذربایجان درود میفرستم و تمام عمر قدردانش هستم. فراموش شدنی نیست این فرزند خلف آذربایجان!

تحلیل محتوای نوشته های آقای وحید بهمن در کانال @Ir_Bahman

+0 به یه ن

تحلیل محتوای نوشته های آقای وحید بهمن در کانال @Ir_Bahman
(قدرت ابوالحسنی سهلان)

فردی بنام وحید بهمن، کانالی همنام اسمش باز کرده، بیشتر به مطالب مرتبط با تاریخ منطقه میپردازد. آقای بهمن در ارتباط پی وی که نگارنده با او داشته، به تبریزی بودن و دکترای تاریخ خود اذعان نموده است. این جوان، نوشته های افرادی مانند راشدی، دکتر رنانی و دکتر زهتابی را قبول ندارد و خود را در مورد مطالبی که در کانالش قرار داه، دارای صلاحیت بسیار میداند.

آردینی اوخو

نوید آذربایجان، نشریه آذربایجان

+0 به یه ن

نوید آذربایجان، نشریه آذربایجان

(قدرت ابوالحسنی سهلان)

نوید آذربایجان، یک نشریه چاپ اورمیه میباشد که کار خود را با چاپ اولین شماره در 15 شهریور 1377 آغاز نموده است. این نشریه مطالبش را در زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، ورزشی، علمی و فرهنگی به زبان‌های ترکی و فارسی منتشر کرده، حوضه انتشارش منطقه آذربایجان (شمال غرب) و استان تهران بوده است. نشریه سابقه توقیف نیز دارد.‌

آردینی اوخو

یادی از یک دوست هنردوست

+0 به یه ن

یادی از یک دوست هنردوست 

(قدرت ابوالحسنی سهلان)

روز یکشنبه 15/2/1392 وبلاگ سینیخ کؤرپو را در بلاگفا ایجاد کرده بودم. میخواستم آنجا در مورد روستایمان ساغ آلان (سهلان) مطالب متنوعی درج نمایم. اولین موضوعی که قصد پرداختن به آن را کردم، شجره طوایف مختلف ساغ آلان بود. از همه طوایف روستا دوستانی داشتم، با آنها تماس گرفته در مورد شجره طایفه شان پرس و جو میکردم. درباره طایفه رحیملی، با آقای کریم صالحی تماس گرفته، موضوع را به او گفتم. کریم اظهار نمود، کسی که باید سراغش را بگیری، احمدآغا گواهی سهلان میباشد!! او شماره محل کار احمدآغا که آسیابش واقع در نزدیکیهای ساغ آلان بود را به من داد و نیز موبایلش را. با خوشحالی شماره آسیاب را گرفته، خودم را معرفی کرده، موضوعم را در میان گذاشتم. گفتم اگر امکانش هست شجره طایفه رحیملی را بگویید تا من یادداشت نمایم. احمدآغا در جوابم گفت، قرار بگذاریم و از نزدیک بیایید صحبت نماییم. در مکالمه تلفنی بعدی، قرارمان ساعت 19پنج شنبه 19/2/1392 در منزل احمدآغا واقع در نزدیکیهای میدان یکه دوکان تبریز شد.

آردینی اوخو

آموزه های رضاخانی در کتب درسی جمهوری اسلامی ایران

+0 به یه ن

(قدرت ابوالحسنی سهلان)

موقع نظر انداختن به کتب درسی دانش آموزان ایرانی، با انبوهی از مسائل تامل برانگیز مواجه میشویم. در این کتب هر جا مناسب یافته اند، برای بچه های این مملکت کثیرالقوم، آموزه های اقوام ستیزانه رضاخانی یک وطن-یک زبان و تاریخ نگاری فارسگرایانه جهت تدریس گذاشته اند. مولفین کتابها با قراردادن این موضوعات در لفافه وطن پرستی تلاش مینمایند، زبان رسمی فارسی که زبان حدود یک سوم مردم ایران است را، بعنوان زبان ملی (زبان همه مردم ایران) جلوه داده، آنرا به دو سوم بقیه اقوام تحمیل و آنها را آسیمله نمایند. این آموزه های متجر و فاشیستی با حقوق زبانی مورد قبول مجامع جهانی و اصول اولیه همزیستی مسالمت آمیز اقوام به کلی مغایر هستند. همچنین، اصول 15 و 19 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را که به نوعی به برابری اقوام اشاره دارند را آشکارا نقض می نمایند.

آردینی اوخو

آغل خونین (قانلی آغیل)

+0 به یه ن


آغل خونین (قانلی آغیل)

(قدرت ابوالحسنی سهلان)

در محدوده اراضی روستای آلوار سفلی (آشاغی آلوار)، آغلی وجود دارد که مردم منطقه آن را آغل خونین (قانلی آغیل) و بعضا آغل خون (قان آغیلی) مینامند. این آغل، در چند صد متری راه قدیم گونئی-تبریز (گونئی یولو) و در نزدیکی زمینهای روستاهای ساغالان (سهلان) و مایان علیا (یوخاری مایان) میباشد. همچنین، در یک مکان دور از روستاهای اطراف بوده، در داخل منطقه شهر باستانی گیلیخان نیز واقع است.

آقای فرامرز ابیضی (متولد 1345)، اهل روستای آلوار سفلی، میگوید، این آغل قبلا آغل حاجی رستم (حاجی روستم آغیلی) نام داشته و بر اثر کشته شدن دو درجه دار در حدود شاید بیش از هفتاد سال پیش به آغل خونین مشهور گشته است. به گفته او، آغل خونین خشتی اولیه به مرور زمان تخریب گشته، در حال حاضر دیگر وجود خارجی ندارد. ولی، در مکان آن آغل جدیدی با بلوکهای سیمانی بنا گشته است. جرایانات آغل خونین که مرد خوش صحبت آلواری شنیده های خود را از آنها بیان داشته، از دیگر روستاییان منطقه نیز شنیده میشوند. از این شنیده ها و خاطرات میتوان نتیجه گرفت که آغل مزبور بدلیل موقعیت خود (دوری از روستاهای اطراف و نزدیکی به مسیر گونئی-تبریز که در آن زمان رفت و آمد هم داشته است) مورد استفاده سارقان و راهزنانی به سرکردگی ایسمعلی (اسماعیل) بوده است.

گروه ایسمعلی، متشکل از 7-6 نفر تفنگدار بوده، به مال مردم منطقه و دیگران دستبرد زده، از چوپانان و اهالی دهات مایحتاج تهیه میکرده اند. ایسمعلی، اهل روستای قوم تپه صوفیان بوده است. میگویند، موختار و بالاعلی از اهالی شیخ حسن نزدیک سردرود (سردری) و حسن اهل ساغالان تبریز در گروه او بوده اند. از روستاهای قازانچای بستان آباد و داش کسن آذرشهر (توفارقان) هم افرادی حضور داشته اند. مهاجر نامی نیز جزو گروه بوده است. برخی تعداد افراد ایسمعلی را به 15-10 نفر میرسانند که درست به نظر نمیرسد. فقر و نداری هم، علت اصلی روی آوردن گروه ایسمعلی به دزدی ذکر میگردد.

آردینی اوخو


  • [ 1 ]