آلان؛ نام بومی ناحیه تاریخی صحرای تبریز

+0 به یه ن

آلان؛ نام بومی ناحیه تاریخی صحرای تبریز

(قدرت ابوالحسنی ساغالان)


1) مقدمه


بین شهرهای تبریز و صوفیان، دشت وسیع همواری وجود دارد که نواحی همجوار آن از سه طرف کوهستان بوده، یک سویش هم دریاچه اورمیه میباشد. در کتب تاریخی از این دشت، با عنوان صحرا یاد شده است. به خاطر تعلقش به تبریز، آن ناحیه صحرای تبریز نامیده گردیده است. همچنین، به دلیل مرکزیت داشتن شهر سردرود (سردری) در آن محال، نامش سردرود و صحرا و اسامی منتج از آن، یعنی سرد و صحرا، سرد صحرا و سردصحرا نیز مکتوب گشته است. شایان ذکر است، به این منطقه دشت تبریز نیز گفته میشود. به هر حال در قسمت دوم، در مورد ناحیه تاریخی صحرای تبریز و اسامی مکتوب آن، با ارائه مثالها بحث خواهد گردید.


در مبحث سوم، دلایل مستندی مبنی بر کوتاه شده بودن سرد از سردرود در نامیده های مکتوب این ناحیه اقامه خواهد گردید. همانطوریکه ملاحظه خواهد شد، در برخی اسناد تاریخی برای ناحیه مورد بحث، اسم سردرود و صحرا ذکر شده، در برخی دیگر سرد و صحرا. برای درب واحد گجیل (گجیل قاپیسی)، هم نام دیگر سردرود ضبط گردیده، هم سرد. محله یا کوی واحدی در تبریز نیز، با اسم سردرود یا سرد نام برده شده است. مطلب دیگر اینکه، نام بلوک سرد صحرا یا سردصحرا در اسناد زیادی برای این ناحیه استفاده گردیده است. در اینمورد باید گفت، صفت سرد در این ترکیبات، برخلاف آنچه خیلیها میپندارند، مشخص کننده سردی نسبی صحرا نبایستی باشد. زیرا، آب و هوای این دشت و صحرا در مقایسه با اطراف کوهستانی آن بطور طبیعی گرمتر بوه و سردتر نیست. یعنی، به این صحرا و دشت تبریز صفت سرد اطلاق کردن غیرطبیعی و بی مسمی میباشد! بلکه، سرد کوتاه شده سردرود میباشد.


در قسمت چهارم، جهت آشنایی خوانندگان با موضوع مهم فارسیزاسیون، بحثی با عنوان فارسیزه کردن توپونیمهای ترکی در نوشته ها گنجانده گشته است و مثالهایش هم از محال مورد گفتگو، ذکر گردیده اند. در آن قسمت همچنین، در مورد قانون هماهنگی اصوات در زبان ترکی توضیحاتی بیان شده است.


کلمه صحرای مکتوب گشته در نام محال مورد بحث، توسط مردمان بومی برای نامیدن این ناحیه استفاده ای ندارد و به نظر میرسد، ترجمه فارسی گشته از یک اسم بومی باشد. آن نام بومی، در میان اهالی روستاهای این ناحیه و نواحی همجوار جستجوهای ناموفق شده است و احتمالا، نام مورد اشاره منسوخ گردیده است. با وجود این، همانطوریکه در قسمت پنجم و نهایی مقاله خواهد آمد، کلمه صحرا، در لغتنامه های فارسی به معنای زمین هموار و فراخ ضبط گشته که برای توصیف ناحیه مورد بحث، هم معنی کاملا مناسبی میباشد. کلمه آلان (Alan) نیز، به همان معنی در فرهنگ های ترکی ضبط شده است. همچنین آلان، در اسامی سه روستای کهن محال مورد بحث به نامهای آلاندوز (Alanduz)، آبالان (Abalan) و ساغالان (Sağalan) منعکس گشته است که در سه قسمت از نظر جغرافیایی متفاوت آن دشت وسیع واقع گشته اند و این موضوع، منعکس کننده رواج آلان در میان ترکان بومی برای این ناحیه در گذشته است. بدلیل قرار گرفتن در این جلگه هم، هر سه اسم مکان مذکور در رابطه با آلان بوده است و همانگونه که خواهد آمد، با آن ریشه یابی گردیده اند. آلاندوز (از محلات فعلی سردرود و با نام رسمی القلندیس)، بازتابنده موقعیت اوایل آلان و ریشه آن آلان دوز (Alan düz) یا آلان دیز (Alan diz) بوده است. آبالان (نام قدیم و اصلی مایان سفلی)، در مرکز آلان قرار گرفته و ریشه اش، آباآلان (Aba alan) بمعنی آلان مادری، اصلی و مرکزی میباشد. ساغالان (سهلان) نیز، سمت راست آلان تبریز بوده و ریشه آن، ساغ آلان (Sağ alan) میباشد. بعلاوه، نمونه مشابه آلان تبریز، آلان سراب میباشد که راجع به آنهم، عنوانی گنجانده شده است.


کامل مقاله آلان را از اینجا بخوانید:

https://uploadkon.ir/uploads/061d26_25Alan.pdf


​تغییر هویت و حاکمیت اراضی تاریخی آذربایجان

+0 به یه ن

​تغییر هویت و حاکمیت اراضی تاریخی آذربایجان


(قدرت ابوالحسنی ساغالان)



در ابتدا قید شود که تاریخ طبری و ترجمه فارسی آن (تاریخ بلعمی) از قدیمی ترین کتابهای تاریخی است و نگارش ترجمه فارسی آن به بیش از هزار سال پیش باز میگردد. در آن کتاب و صفحه ۳۳۵، جغرافیای تاریخی سرزمین آذربایجان از همدان تا دربند خزران (شهر دربند) که در جنوب جمهوری خودمختار داغستان روسیه واقع میباشد، چنین ذکر گردیده است: "و اول حد از همدان درگیرند، تا به ابهر و زنگان بیرون شوند و آخرش به دربند خزران و در این میان هر شهری که هست همه را آذربایگان خوانند"

سند فوق به روشنی، اطلاق نام آذربایجان به شهرهای آن سوی رود ارس از جمله جمهوری آذربایجان فعلی را نیز بیان مینماید. زیرا آنها هم بین همدان و دربند قرار گرفته اند. اما ما در این نوشته، به اتفاقات مهمی که به ضرر ترکان در اراضی تاریخی آذربایجان جنوب ‌ارس در یکصد سال اخیر بعد از به قدرت رسیدن رضاخان و حاکم شدن فارسها افتاده، اشاراتی خواهیم داشت‌. ترکانی که صاحبان اصلی آذربایجان میباشند.

ترجمه فارسی سفرنامه جکسن اثر آبراهام جکسن، ایرانشناس آمریکایی، در دسترس است که در سال ۱۹۰۶ میلادی نگاشته شده، مربوطه به حدود ۱۲۰ سال پیش و قبل از رضاخان میباشد. در این سفرنامه، غالب اسامی ولایات، شهرها و روستاهای آدربایجان با نامهای بومی و اصیل ضبط گردیده اند. اسامی که بعد از رضاخان به این طرف تغییر نام داده شده فارسیزه گشته اند.

نقشه ای از ایران من جمله ولایات آذربایجان نیز، در سفرنامه جکسن چاپ شده است که اسامی جغرافیایی آن زمان را منعکس نموده است. همچنین، مسیر مسافرت جکسن در ایران با منحنی قرمز مشخص گشته است. مطابق با نوشته بلعمی در بالا و موقعیت جغرافیایی شهر همدان، میتوان نتیجه گرفت، قاراقان (خرقان)، گروس، اردلان، خمسه و قره داغ ولایتهایی از آذربایجان تاریخی میباشند. طبیعتا شهر و روستاهای ثبت شده در جدودهای قید شده نیز از آذربایجانند.

اما،‌ در اثر سیاستهای آذربایجان و ترک ستیزانه حکومتهای بعد از رضاخان تهران، بخشهای مهمی از آذربایجان تاریخی، تغییر هویت و حاکمیت داده اند:

۱. آنگونه که در نقشه جکسن مشاهده میگردد، در ایران، سرزمینی با نام بومی کردستان وجود نداشته است‌. سال تاسیس استان کردستان ایران ۱۳۳۷ شمسی میباشد که بر پایه بر دو ولایت اردلان و گروس آذربایجان تاسیس گردیده است.

۲. کردها به نوار مرزی با کشور ترکیه کوچانده شده اند و ارتباط ترکان آذربایجان را با ترکیه قطع شده است‌. کردها ابتدئا، عمدا بصورت عشایر در آذربایجان زندگی کرده اند. سپس، روستاهای ترک نشین آنجا را تصاحب کرده اند. الان هم شهرهای کردنشین در آذربایجان غربی بوجود آمده اند.

جمعیت کردها با حمایتهای حاکمیت در شهر اورمیه مرکز آذربایجان غربی نیز قابل توجه گشته است. حتی گاها کردها، اورمیه را کردستان هم مینامند! اما، در صفحه ۱۰۹ سفرنامه جکسن پاراگرافی هست که به خوبی عدم تعلق اورمیه و روستاهای آذربایجان به کردها را نشان میدهد: "در پیرامون اورمیه بارویی به شعاع پنج کیلومتر کشیده اند که دارای هفت دروازه و خندقهایی است که در جاهایی که بیشتر ممکن است در معرض هجوم قرار گیرد کنده اند. در واقعه فراموش نشدنی سال ۱۸۸۵ (۱۲۹۷ ه. ق) که کردها اورمیه تاختند ارزش این سد دفاعی مضاعف به خوبی معلوم گشت. این نوادگان کردوچی های قدیم (کردها) روستاهای پیرامون اورمیه را به باد غارت گرفتند و سوختند و ویران کردند، و تنها پس از کشته شدن مردمی بیشمار و تباه گشتن مالی بسیار بود که توانستند آنان را به جای خود نشانند."

۳. قبل از رضاخان، نوار کناره دریای خزر از آستارا تا انزلی جزو آذربایجان بوده است. ولی این نوار غالبا ترکنشین در زمان پهلوی دوم ضمن قطع کامل ارتباط آذربایجان با دریای خزر، به استان گیلان تاسیس شده در سال ۱۳۴۴ شمسی داده شده، به کنترل گیلکها درآمده است.

۴. طبق این منبع معتبر تاریخی میتوان گفت، محدوده تاریخی آذربایجان داخل ایران (جنوب ارس)، از شرق با دریای خزر و سمنان، از غرب با ترکیه و عراق تا حوالی قصر شیرین و از جنوب با لرستان همسایه بوده است. یعنی شامل استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، همدان، قم، قزوین، تهران، گیلان، البرز، مرکزی، کردستان و کرمانشاه فعلی ایران میباشد.

میشود گفت، به غیر از چهار استان اول مذکور که زبان گفتاری مردمان شهر و روستاها هنوز ترکی است، حکومت با سیاستهای فارسگرانه، زبان گفتاری شهرهای ترک نشین دیگر استانها را فارسی نموده است و ترکی فقط در روستاها متداول است.



منابع:

- ترجمه تاریخ طبری، ابوعلی محمد بلعمی، به اهتمام محمدجواد مشکور، تهران، سال ۱۳۳۷ شمسی

- سفرنامه جکسن (ایران در گدشته و حال)، آبراهام والنتاین ویلیامز جکسن، ترجمه منوچهر امیرى و فریدون بدره‌اى، انتشارات خوارزمی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۵۷ شمسی

گیلیخان، شهر باستانی که نیاز به باز شناسی دارد!

+0 به یه ن


گیلیخان، شهر باستانی که نیاز به باز شناسی دارد، ویدئویی از جناب آقای محمدعلی اوجاقی نیارا محقق شناخته شده آذربایجان و مدیر کانال یارپاق میباشد. از ایشان، بابت عنایت به مسئه گیلیخان و زحماتشان بسیار بسیار سپاسگزاریم.

===

در گذشته مابین تبریز و صوفیان، شهری بنام گیلیخان وجود داشته است که احتمال داده می‌شود، مربوط به دوره‌ی اشکانی است.

با وجود این، متاسفانه، تاکنون سطری رسمی راجع به این شهر مهم و باستانی منتشر نشده است. محوطه‌ی آن به حال تخریب رها و این میراث گرانبهای مادی و معنوی منطقه توسط کاوشگران غیرمجاز و دیگران از بین برده می‌شود! در صورتیکه شهر باستانی گیلیخان پتانسیل اینرا دارد که بعنوان یکی از آثار باستانی آذربایجان شرقی به ثبت برسد و حتی یکی از آثار ملی ایران گردد. اراضی به جای مانده شهر وسیع گیلیخان بین روستاهای ساغالان (سهلان)، آلوار سفلی، مایان علیا، مایان سفلی و نادارلی (نظرلو) تقسیم گشته است. مرکز این شهر باستانی نیز به نظر می‌رسد، محلی بنام قوم بازی در اراضی آلوار سفلی و کنار آغلی بنام آغل رحمان باشد. چرا که قوم بازی بیش از جاهای دیگر گیلیخان در معرض کندوکاوهای غیرمجاز است.

پژوهشگر و نویسنده‌ منطقه‌ تاریخی گیلیخان

قدرت ابوالحسنی ساغالان

کانال تلگرامی یارپاق (@yarpaq2)

==========

ویدئوی آقای محمدعلی اوجاقی را در آپارات تماشا نمایید:

https://www.aparat.com/v/hyfpag7


نامه سرگشاده به مدیر کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی در قبال شهر باستانی گیلیخان

+0 به یه ن

(قدرت ابوالحسنی ساغالان)

نامه ای الکترونیکی سرگشاده به مدیر کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی (تبریز) آقای احمد حمزه زاده و رونوشت الکترونیکی به واحدهای روابط عمومی، معاونت گردشگری، معاونت میراث و اداره حراست در تاریخ ۱۴۰۳/۷/۲۳ ارسال گشته و خواهان جوابدهی میراث در قبال شهر باستانی گیلیخان شده است. نامه ضمیمه فایل شهر باستان گیلیخان داشته و متن اصلی آن به صورت زیر است:


مدیر کل محترم میراث فرهنگی آذربایجان شرقی، جناب آقای احمد حمزه زاده


با عرض سلام و خسته نباشید.

امیدوارم حالتان خوب باشد.


موضوع شهر باستانی گیلیخان را میخواستم به اطلاع میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی که این اثر در حوضه آن میراث است، رسانده، نظر محترم میراث فرهنگی آذربایجان شرقی (تبریز) را در مورد گیلیخان بدانم. چرا در مورد گیلیخان مطلب رسمی متنتشر نشده، از آن میراث گرانبها محافظت نمیگردد؟!

مطالب بیشتر در مورد شهر باستانی گیلیخان در وبلاگ نگارنده هستند:

https://sinixkorpu.blogfa.com/tag/%da%af%db%8c%d9%84%db%8c%d8%ae%d8%a7%d9%86


با احترام

پزوهشگر و نویسنده

قدرت ابوالحسنی سهلان

1403/7/23


===========

شهر باستانی گیلیخان

مابین تبریز و صوفیان، در گذشته شهری بنام گیلیخان وجود داشته است که در مورد آن مقاله ای بنام شهر باستانی گیلیخان در ۱۹ صفحه و ارجاع به ۴۳ منبع به قلم نگارنده، مهرماه ۱۴۰۲ و شماره ۲۱۷ ماهنامه خداآفرین در تهران چاپ گردیده است. مقاله مذکور در فضای مجازی نیز انتشار یافته است. احتمال داده میشود، گیلیخان شهری اشکانی بوده باشد.

با وجود این، متاسفانه، تاکنون سطری رسمی راجع به شهر مهم و باستانی گیلیخان منتشر نگشته است!! محوطه آن به حال تخریب رها و این میراث گرانبهای مادی و معنوی منطقه توسط کاوشگران غیرمجاز و دیگران از بین برده میشود! در صورتیکه شهر باستانی گیلیخان پتانسیل اینرا دارد که بعنوان یکی از آثار باستانی آذربایجان شرقی به ثبت برسد و حتی یکی از آثار ملی ایران گردد.اراضی به جای مانده شهر فوق العاده وسیع گیلیخان بین روستاهای ساغالان (سهلان)، آلوار سفلی، مایان علیا، مایان سفلی و نادارلی (نظرلو) تفسیم گشته است. مرکز این شهر باستانی نیز به نظر میرسد، محلی بنام قوم بازی در اراضی آلوار سفلی و کنار آغلی بنام آغل رحمان باشد. چراکه قوم بازی بیش از جاهای دیگر گیلیخان در معرض کندوکاوهای غیرمجاز است.

بعنوان یکی از اهالی و پژوهشگر منطقه گیلیخان، از مسئولین میراث فرهنگی آذربایجان شرقی (تبریز) در مورد شهر باستانی گیلیخان و تاریخ آن انتظار پاسخگویی دارم. دوران پوشیده نگه داشتن مدنیت گیلیخان، دیگر به سر آمده است! به وظایف قانونی خود درقبال این میراث ارزشمند مادی و معنوی عمل نموده، از باقیمانده گیلیخان پاسداری نمایید.


پزوهشگر منطقه گیلیخان

قدرت ابوالحسنی سهلان

تاریخ 1402/11/9

=========

بازتاب نامه فوق :

پایگاههای خبری یازاکو، آوای تبریز، صاحب دیوان، آلبوم مایان، ارک خبر، ندای صدای بی صدا و غیره.




پنهانکاری در مورد شهر باستانی گیلیخان

+0 به یه ن

 پنهانکاری در مورد شهر باستانی گیلیخان

(قدرت ابوالحسنی ساغالان)

 

فکر میکنم، ایران از نادر کشورهای جهان باشد که به سبب وجود سیاستهای ترک ستیزانه و آذربایجان ستیزانه مفرط در ارگانهایش، شهری باستانی (و احتمالا اشکانی) به عظمت گیلیخان را میتوان در آن پنهانش نمود! بی شرمانه نیز، در مورد آن میراث مهم باستانی سطری رسمی منتشر نکرده، راضی به محو تدریجی میراث ارزشمند ببود!

نگارنده، موضوع شهر باستانی گیلیخان را به خبرگزاریهای سراسری متعددی جهت پاسخگویی مسئولین میراث فرهنگی تبریز فرستاده بود که بدلیل وجود سیاستهای ضدترکی و ضد آذربایجانی رایج در آن رسانه ها، هیچکدام منعکسش نکرده بودند. فقط، همانطوریکه در شکل مشاهده میگردد، موضوع در سایت آخرین خبر منتشر گشته که آنهم بعد از مدت کوتاهی مطلب را حذف نموده است!!

باز، دست همه فعالین فرهنگی آذربایجان درد نکند که موضوع شهر باستانی گیلیخان را در سایتها، کانالها و پیجهایشان منتشر نمودند و باعث آشنایی بیشتر مردمانمان با این موضوع مهم گشتند.

تغییر نام و فارسیزاسیون توپونیمهای شهرستان مرند

+0 به یه ن

​​

مقاله تغییر نام و فارسیزاسیون توپونیمهای شهرستان مرند نوشته قدرت ابوالحسنی ساغالان منتشر شد:


https://uploadkon.ir/uploads/225109_24تغییر-نام-و-فارسیزاسیون-توپونیمهای-شهرستان-مرند.pdf

تغییر نام و فارسیزاسیون ۳۰ مورد از اسامی روستاهای شهرستان مرند

+0 به یه ن

تغییر نام و فارسیزاسیون ۳۰ مورد از اسامی روستاهای شهرستان مرند


(قدرت ابوالحسنی سهلان)

قبل از رفتن به سراغ اسامی اصیل و فارسیزه روستاهای شهرستان مرند آذربایجان، بجاست، در اینجا به چرایی باقی ماندن کلمه ترکی کند در نامهای روستاهای ایران از دست تحریف گران اسامی و مفرسان حکومتی توضیحات مختصری ارائه گردد. در جایی راجع به این مطلب خوانده بودم، دلیل باقی ماندن کلمه کند در اسامی روستاهای ایران از جمله آذربایجان این بوده است که مفرسان این لغت را فارسی و از بن کندن پنداشته اند. از اینرو هم، نیازی به تغییر آن به مترادفش کلمه ده فارسی ندیده اند. در صورتیکه، لغت کند حدود هزار سال پیش در دیوان لغات الترک محمود کاشغری به معنی شهر و روستا و بعنوان یک کلمه اصیل ترکی ذکر گردیده است و در دنیای وسیع ترک هم کاربرد گسترده ای دارد. بعلاوه، با کندن مکانی در آنجا شهر و روستا ایجاد نمیکنند، بلکه محل زیستها معمولا توسط فرد یا گروهی بدلایل مختلف بنا میگردند.

به هر حال، موضوع تغییر نام و فارسیزاسیون اسامی خاص ترکی در ایران، در اسامی روستاهای شهرستان مرند نیز زیاد مشاهد میگردند که در این نوشته به سی مورد از اسامی بومی و اصیل بهمراه نام رسمی و جعلیشان در زیر اشاره میگردد:

۱) اویرگان: ابرغان
۲) اؤردکلی: اردکلو
۳) ائرسی: ارسی
۴) اره لن: ارلان
۵) اوست داغی: اسدداغی
۶) الینجه: النجق
۷) انه مه: انامق
۸) یام: پیام
۹) جاواش: جواش
۱۰) چرک دمیر: چراگاه امیر
۱۱) چیر چیر: چرچر
۱۲) دره: درق
۱۳) ددیوان: دیده بان
۱۴) زونوزاق: زنوزق
۱۵) آیران دیبی: عریان تپه
۱۶) ایش اوبا /ائشه وت: عیش آباد
۱۷) قره جه فیض الله: قراجه فیض اله
۱۸) قره جه محمد: قراجه محمد
۱۹) گله وان: گله بان
۲۰) کوشک سارای: کشکسرای
۲۱) کوللو: کندلج
۲۲) کوکه مر: کوه کمر
۲۳) گون‌اوو: کوهناب
۲۴) مییاو /مییوو: میاب
۲۵) میزار: میزاب
۲۶) چای هرزن: هرزند جدید
۲۷) داش هرزن: هرزند عتیق
۲۸) یوخاری یئکن: یکان علیا
۲۹) آشاغی یئکن: یکان سفلی
۳۰) اسکی کند: اصلی کندی

تغییر نام و فارسیزاسیون ۳۰ مورد از اسامی روستاهای بین تبریز و صوفیان

+0 به یه ن

تغییر نام و فارسیزاسیون ۳۰ مورد از اسامی روستاهای بین تبریز و صوفیان

 (قدرت ابوالحسنی سهلان)

 اسم یک مکان (توپونیم) نشان میدهد، هویت بخشان به آن محل و ساکنین اولیه آنجا از کدام قوم بوده است. از اینرو، جهت تحریف نشدن گذشته تاریخی و حفظ هویت ساکنان اولیه مکانها، بایستی از اسامی خاص و بومی آنها بدقت محافظت گردد. ولی در ایران، بعد از به قدرت رسیدن رضاخان پهلوی و حاکم شدن فارسها در حدود یکصد سال پیش، سیاستهای شوونیستی فارسیزه کردن توپونیمهای غیرفارسی رواج داشته است. درحال حاضر هم میتوان گفت، اغلب اسامی رسمی شهرها و روستاهای مناطق ترک نشین ایران از جمله آذربایجان، جهت دوختن هویت فارسی به آنها فارسیزه گشته اند و سعی شده است، اسامی جدید جعلی و فارسیزه را کم کم بین مردمان رواج داده، اسامی اصیل و بومی کهن ترکی آنجاها را به نسیان بسپارند.

موضوع تغییر نام و جعل گفته شده بالا، در اسامی روستاهای بین تبریز و صوفیان کاملا مشهود میباشد که به سی مورد از اسامی بومی و اصیل بهمراه نام رسمی و جعلیشان در زیر اشاره میگردد:

۱) ساغالان: سهلان

 ۲) نادارلی: نظرلو

۳) هورلان: هارونیه

۴) ایسمی کمر: سفید کمر

۵) نمتوللا: نعمت آلله

۶) زینوو: زیناب

۷) سهسن دیزه /سرکن دیزه: سرکند دیزج

۸) آلیشا: علیشاه

۹) ساروانقولو: ساربانقلی

۱۰) کول آوا: گل آباد

۱۱) کوندور: کندرود

۱۲) قوم تپه: قم تپه

۱۳) خوجا میرجان: خواجه مرجان

۱۴) اوست چیلله خانا: چله خانه علیا

۱۵) آشاغی چیلله خانا: چله خانه سفلی

۱۶) پردیل: پردل

۱۷) زئیناوا: زین آباد

۱۸) داش ایسپیران: سفیدان عتیق

۱۹) یئنگی ایسپیران: سفیدان جدید

۲۰) گول آخیر: گل آخر

 ۲۱) کؤهول: کهل

 ۲۲) مینه ور: منور

۲۳) آشاغی گومانا: گمانج سفلی

۲۴) یوخاری گومانا: گمانج علیا

۲۵) آشاغی مایان/ آوالان: مایان سفلی

۲۶) یوخاری مایان: مایان علیا

۲۷) آشاغی آلوار: الوار سفلی

۲۸) یوخاری آلوار/ اسکی آلوار: الوار علیا

۲۹) خوجا دیزه: خواجه دیزج

۳۰) قیزیل دیزه: قزل دیزج

قانلی آغیل

+0 به یه ن

قانلی آغیل


(قدرت ابوالحسنی سهلان)

آشاغی آلوارکندینین یئرلرینده، بؤلگه اهلی اورانی قانلی آغیل، هردنده قان آغیلی سسله ین بیر آغیل وار. آغیل، قدیم گونئی یولونون نئچه یوز مترلییینده، ساغالان ایله یوخاری مایان کندلری یئرلری یاخینلیغیندادیر. هابئله، چئوره کندلردن اوزاقلیقدا اولوب، اسکی گیلیخان شهری منطقه سینین ایچریسینده ده یئر آلیر.

فرامرز بی ابیضی (۱۳۴۵ دوغوملو)، آشاغی آلوارلی بیر کیشی، قونوشولان آغیلین قاباقجالار حاجی روستم آغیلی آدی اولدوغونو دئییر‌‌. یئتمیش ایلدن چوخ اولاردا، ایکی روتبه لینین اؤلمه سیله اورانین قانلی آغیلا شؤهرت تاپماسینی سؤیله ییر. فرامرز بییین دئدییینه گؤره، پالچیقدان سالینمیش ایلکین قانلی آغیل زامان اوزره آرادان گئدیب، ایندی داها یوخدور. آنجاق، یئرینده نئچه ایلدیر سیمیت بؤلوکلریله دوزلمیش یئنی بیر آغیل وار. ائشیتدیکلرینی سؤیله ین آلوارلی خوش صؤحبت کیشینین قانلی آغیل اولایلاری، باشقا بؤلگه کندلیلریندنده ائشیدیلیر. بو ائشیتدیکلرله خاطیره لردن، آغیلین کندلردن اوزاق و او زامانلار گل- گئدلی اولان گونئی یولونا یاخین اولماسینا خاطیر، ایسمعلی (اسماعیل) آدلی بیر کیشینین باشچیلیق ائتدیی اوغرولارین فایدالاندیغینی سونوج آلماق اولور.

ایسمعلی گوروپو، ۷-۶ نفر توفنگچی اییمیشلر. اونلار، بؤلگه اهلی و باشقالاردان اوغرولوق ائدیردیلر. چوبانلارلا کندلیلردن ائحتیاجلارینی اله گتیریرمیشلر. ایسمعلی اؤزو، صوفیانین قوم تپه کندیدن ایدی. موختار ایله بالاعلی سردری یاخیلیغینداکی شیخ حسندن ایدیلر. هابئله ساغالانلی حسن اونون گوروپوندا ایدی. بوستان آوانین قازانچای و توفارقانین داش کسن کندیندنده گوروپدا وار ایمیشلار. بعضیلری، ایسمعلی توفنگچیلرینی دوغرو نظره گلمه ین ۱۵-۱۰ نفره ده چاتدیریرلار. یوخسوللوق ایسه، ایسمعلی گوروپونون اوغرولوغا اوز گتیرمکلرینین اصلی سببی سؤیله نیر.

آردینی اوخو

مقاله  محمدعلی ساغالانی و جعفر کاویان (از مبارزان و آزادیخواهان برجسته آذربایجانی) انتشار یافت

+0 به یه ن


مقاله محمدعلی ساغالانی و جعفر کاویان (از مبارزان و آزادیخواهان برجسته آذربایجانی) نوشته قدرت ابوالحسنی سهلان در فضای مجازی انتشار یافت:


https://uploadkon.ir/uploads/953110_24محمدعلی-ساغالانی-و-جعفر-کاویان.pdf

https://up.20script.ir/do.php?filename=f9bb-محمدعلی-ساغالانی-و-جعفر-کاویان.pdf

به سینیق چایی، ساغالان چایی هم گفته میشود

+0 به یه ن

(قدرت ابوالحسنی سهلان)

 

 حاجی عزت زمانی، یکی از اهالی مسن روستای قیزیل دیزه (قزل دیزج) میگوید، او شنیده است که در روستای آنها به رود سینیق چایی، ساغالان چایی هم بگویند، بدلیل‌ آمدن رود از سمت روستای بالا دست ساغالان (سهلان).

نقشه فوق که مربوط به سال ۱۸۸۶ میلادی است، سندی بر گفته حاجی عزت میباشد که اسم رود مذکور درمحل اتصالش به دریاچه اورمیه، ساغالان چایی ثبت شده است. این سند بعلاوه، در تایید ساغالان بودن نام روستای با نام رسمی سهلان است.

در نقشه قدیمی مذکور همچنین، اسامی اصیل و بومی روستاهای خوجا میرجان، ایسمی کمر و غیره بجای نامهای رسمی و فارسیزه خواجه مرجان، سفیدکمر و غیره به چشم میخورند.

منبع: 

نقشه ایران (در شش قسمت)، سال چاپ ۱۸۸۶

 https://gallica.bnf.fr/ark:/12148/btv1b532481540/f1.item.zoom

کتابی در باره گیلیخان به خطی باستانی و روی پوست حیوانات موجود بوده است!

+0 به یه ن

 

کتابی در باره گیلیخان به خطی باستانی و روی پوست حیوانات موجود بوده است! به نقل از یکی از فعالین فرهنگی منطقه گیلیخان که او هم مطلب را از یک شخص مورد اعتماد شنیده است، کتابی در باره گیلیخان، نگارش یافته با یک خط باستانی روی پوست حیوانات و در تعدادی صفحه موجود بوده است. به گفته شخص نامبرده، مطابق شکل، در بالای صفحه اول یا یکی از صفحات دیگر کتاب گیلیخان، به خط باستانی آن عصر که علائم آن تا حدودی شبیه خط اورخون باستانی ترکان میباشند، کلمه ای یا کلماتی درج گردیده بود. در زیر کلمه یا کلمات مذکور هم، شکلی شبیه گربه وجود داشته که در بین دو گوشش چشمی نقاشی شده بود.

سالها پیش، کتاب گیلیخان موصوف بالا در اثر اتفاقاتی ناشناخته، از میراث فرهنگی شهر شیراز استان فارس سر در می آورد! در آنجا، یکی از کارمندان میراث فرهنگی شیراز به کتاب ارزشمند گیلیخان دستبرد میزند و کتاب را از میراث فرهنگی آن شهر به خانه اش برده، آنرا صفحه صفحه مینماید و هر صفحه کتاب را به بهایی گزاف به عنوان نقشه گنج به افراد طمعکار میفروشد! کارمند خلافکار در نهایت، با شکایات متشاکیان پول از دست داده، دستگیر میگردد و از سرنوشتش اطلاعاتی موجود نیست.

میخواهیم بدانیم، سرنوشت صفحات کتاب گیلیخان در شیراز چه فرجامی داشته اند؟ چون بایستی، اطلاعات ارزشمندی راجع به گیلیخان و تاریخ منطقه در آن کتاب قدیمی درج شده باشد‌. از میراث فرهنگی استان سئوال داریم، کتاب قدیمی گیلیخان که قاعدتا میبایستی میراث فرهنگی آذربایجان شرقی (تبریز) آنرا صاحب میشده و بعنوان میراث ارزشمند تاریخی آذربایجان از آن حفاظت میکرده، چرا و چگونه به شیراز برده شده است؟!

قدرت ابوالحسنی سهلان

مسئولین میراث فرهنگی آذربایجان شرقی (تبریز) در مورد شهر باستانی گیلیخان پاسخگو باشند!

+0 به یه ن

 

مابین تبریز و صوفیان، در گذشته شهری بنام گیلیخان وجود داشته است که در مورد آن مقاله ای بنام شهر باستانی گیلیخان در ۱۹ صفحه و ارجاع به ۴۳ منبع به قلم نگارنده، مهرماه ۱۴۰۲ و شماره ۲۱۷ ماهنامه خداآفرین در تهران چاپ گردیده است. مقاله مذکور در فضای مجازی نیز انتشار یافته است. احتمال داده میشود، گیلیخان شهری اشکانی بوده باشد.

با وجود این، متاسفانه، تاکنون سطری رسمی راجع به شهر مهم و باستانی گیلیخان منتشر نگشته است!! محوطه آن به حال تخریب رها و این میراث گرانبهای مادی و معنوی منطقه توسط کاوشگران غیرمجاز و دیگران از بین برده میشود! در صورتیکه شهر باستانی گیلیخان پتانسیل اینرا دارد که بعنوان یکی از آثار باستانی آذربایجان شرقی به ثبت برسد و حتی یکی از آثار ملی ایران گردد.اراضی به جای مانده شهر فوق العاده وسیع گیلیخان بین روستاهای ساغالان (سهلان)، آلوار سفلی، مایان علیا، مایان سفلی و نادارلی (نظرلو) تفسیم گشته است. مرکز این شهر باستانی نیز به نظر میرسد، محلی بنام قوم بازی در اراضی آلوار سفلی و کنار آغلی بنام آغل رحمان باشد. چراکه قوم بازی بیش از جاهای دیگر گیلیخان در معرض کندوکاوهای غیرمجاز است.

بعنوان یکی از اهالی و پژوهشگر منطقه گیلیخان، از مسئولین میراث فرهنگی آذربایجان شرقی (تبریز) در مورد شهر باستانی گیلیخان و تاریخ آن انتظار پاسخگویی دارم. دوران پوشیده نگه داشتن مدنیت گیلیخان، دیگر به سر آمده است! به وظایف قانونی خود درقبال این میراث ارزشمند مادی و معنوی عمل نموده، از باقیمانده گیلیخان پاسداری نمایید.

 

 پزوهشگر منطقه گیلیخان

قدرت ابوالحسنی سهلان

تاریخ 1402/11/9

=========

بازتاب نامه فوق : نامه فوق در فضای مجازی و در جاهای مختلف درج گشته است که بدین وسیله از تمامی بازتاب دهندگان نامه قدردانی میشود. اما تاکنون، بازتاب کنندگان:

1) پایگاه خبری یازاکو

https://yazeco.ir/132463/%d8%b4%d9%87%d8%b1-%d8%a8%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%81%d8%b1%d8%a7%d9%85%d9%88%d8%b4-%d8%b4%d8%af%d9%87-%da%af%db%8c%d9%84%db%8c%d8%ae%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%86%d8%b2%d8%af%db%8c/

 

2) پایگاه خبری آوای تبریز:

https://tabrizava.ir/%d8%b4%d9%87%d8%b1-%d8%a8%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%81%d8%b1%d8%a7%d9%85%d9%88%d8%b4-%d8%b4%d8%af%d9%87-%da%af%db%8c%d9%84%db%8c%d8%ae%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%86%d8%b2%d8%af%db%8c/

3) پایگاه خبری صاحب دیوان

https://sahebdivan.ir/%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AB-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B4%D9%87%D8%B1/

 

4) پایگاه خبری آلبوم مایان

https://albummayan.ir/%d8%b4%d9%87%d8%b1-%d8%a8%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86%db%8c-%da%af%db%8c%d9%84%db%8c%d8%ae%d8%a7%d9%86/

5) پایگاه خبری ارک خبر

6) پایگاه خبری  ندای بی صدا

http://www.nbnews.ir/fa/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C/news/5396/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AB-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%82%DB%8C-


** کانالهای تلگرامی یازاکو، آلبوم مایان سفلی، آلبوم مایان علیا، یئکن اوغلو، اردم، آذربایجانیمیز و مرندیم.

*** پیجهای اینستاگرامی یازاکو و پیج شخصی نگارنده.

سینیق (Sınıq)

+0 به یه ن

سینیق (Sınıq)

(قدرت ابوالحسنی سهلان)

سینیق (Sınıq)، از کلمات پرکاربرد مردمان روستاهای بین تبریز و صوفیان جهت اشاره به ناحیه ای خاص است. کلمه مذکور، به پل (پل سینیق کؤرپوسو)، رود (سینیق چایی)، مزارع، اماکن، راهها، کارخانجات، کوره ها و غیره واقع در آن حوالی توسط مردمان اطلاق گردیده، استفاده میشود. نیز سینیق، مکانی مشهور در جاده تبریز-صوفیان میباشد.

سینیق کلمه ای ترکی بوده، در اینجا به معنی شکست است، نه شکسته! وجه تسمیه این ناحیه هم به خاطر شکست عثمانیها از نادرشاه افشار در این حوالی میباشد. لازم به ذکر است، در پل سینیق کؤرپوسوی اولیه کتیبه ای موجود بوده و شاید هم یادبودی برای شکست مذکور بوده است!

با وجود اهمیت تاریخی و بومی سینیق، این نام از تابلوهای رسمی غایب است!!

مقاله شهر باستانی گیلیخان در مجله خداآفرین چاپ گردید

+0 به یه ن

 


شماره ۲۱۷ نشریه وزین خداآفرین در تهران منتشر شد. در این شماره جدید مقاله شهر باستانی گیلیخان نوشته قدرت ابوالحسنی سهلان چاپ گردیده است:

http://www.khudafarin.ir/

بدین وسیله به دکتر حسین شرقی و دیگر تلاشگران نشریه خدا آفرین خسته نباشید گفته، بسیار سپاسگزاری مینماییم.